یالان دنیا

هرگز فراموش نخواهم کرد که برای داشتن تو دلی را به دریا زدم که از آب واهمه داشت چه ساده به اعتبار دستانت زمین خوردم

یالان دنیا

هرگز فراموش نخواهم کرد که برای داشتن تو دلی را به دریا زدم که از آب واهمه داشت چه ساده به اعتبار دستانت زمین خوردم

با پــــــــــــول ...

 با پول می شود خانه خریـــد ولی آسایش نه


 رختخواب خریـــــــــــــد ولی خــــــــــواب نه


 ساعــــــت خریـــــــــــــــد و زمــــــــانـه نه


میتوان مقـــــــام خریــــــد و لی احتــــرام نه


میتـــــوان کتــــــــاب خریــــــد ولی دانش نه


دارو خریــــــــــــد ولی سلامتـــــــــــــی نه


خانه خریــــــــــــد ولی زندگی نه و بلاخره


میتوان قلب خریــــــــد و لی عشــــــق نه

                   

سوگیلیم سن کی بیلیرسن بو قریب دنیا یالاندیر

اینانیرسان اوجا داغلار باشی چوخ شهلی دوماندیر

اینسانین یاخشیلیغی تکجه بو دنیا دا قالاندی

بونو بیلسن بیلرم سن منی چوخداندی سویرسن

سویرم منده سنی چون بیلیرم یاخشی بیلیرسن

*************

عزیزم خودت که میدانی این دنیای غریب دروغ است

باور داری که نوک کوه همیشه ابری و مه آلوده                                                     

باور داری داری که در این دنیا تنها خوبی میماند                                                       

میدونم که میدونیم خیلی وقته منو دوست داری                                                  

من هم دوستت دارم چون میدونم بهتر میدونی                                                

مرگ & من

به نام او که شرمنده نگاهشم...

دلم گرفته ، نمی دانم کجا دلتنگی هایم را فریاد بکشم.

تا دلم از داغی این زمونه کمی خنک بشه.

آدما تو این زمونه خوبن این منم که آز آدم بودن خود بیزارم.

کاش می شد لحظه ای تا عمق وجودم به اندازه یک ثانیه پاک بودم.

از پاک بودن میترسم مبادا لحظه ای بدی تمام وجودم را آرزو کند.

وقتی لحظه ای با خودم تنها میشم جای آرزو های فردایم در نهان با شیطان وجودم جدالی دارم بس تماشائی که در پایان این ابلیس است که مثل همیشه برنده ی دعوای ماست.

دلم برای گریه های دوران بچگی هایم تنگ شده.

 بغض نشسته در گلویم روزی هزاران بار هوس ترکیدن دارد.

روزهایم آنقدر سیاه شده که آرزوی سوسو زدن شمعی در این تاریکی گلویم را هر لحظه تشنه می گذارد.

گویند جوانی است و هزاران آرزو، اما جوانی من آرزویش تنها یک مرگ است.

چشم هایم هزاران اشک نشسته در گلو دارد که دیدار مرگ آرام و روانش می کند.

هر چه بزرگتر میشم گناه کار ترین انسان روی زمین میشم و مرگ پایان گناهان من است.

به امید دیدار مرگ در جوان ترین اوقات زندگی من...


 ox4yn7ovj6op7b8ixnh.jpg

هرگز فراموش نخــــــــــــــــواهم کرد

هرگز فراموش نخواهم کرد که برای داشتن تو

دلی را به دریا زدم

که از آب واهمه داشت

چه ساده

به اعتبار دستانت زمین خوردم

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شبهایم درد دارند ..

وقتی ندانم ..

چراغ اتاقم را کدام « لعنتی»خاموش میکند

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

گفتمش: احوال عمرم را بگو تا عمر چیست ؟

گفت: یا برق است یا شمع است یا پروانه ای

گفتمش: اینها که میبینی چرا دل بسته اند؟

گفت: یا کیج اند یا خوابند یا دیوانه اند.

خداونــــــــــــــــدا

 

۲-خداوندا
از بچگی به من آموختندهمه را دوست بدارم
حال که بزرگ شده ام
و
کسی را دوست می دارم
می گویند:
فراموشش کن


  بقیه در ادامه مطالب، لطفا از دست ندهید بخونید

ادامه مطلب ...